تقویت مهارت حل مسئله در دانش آموزان دبیرستانی
دنیای آموزش طی سالهای گذشته شاهد تحولات بسیاری بوده است، تحولاتی که لازمهی تربیت و پرورش دانشآموزانی است که بتوانند آیندهی خود را در دنیای نوین بسازند و ایفاگر نقشی مؤثر در فرآیند حل معضلات بزرگ و همهگیر باشند. از همین رو، مهارتهای حل مسئله، تفکر انتقادی، همزیستی و آشنایی با فناوریهای نوین در آموزش اهمیت یافتهاند.
آموزش دانشآموزان به نحوی که مهارتهای حل مسئله در آنها تقویت شود، یک کار چالشبرانگیز است. دانشآموزان باید یاد بگیرند که چگونه به حل مسائل از یک دیدگاه کلی نگاه کنند. در این مقاله پنج راهکار برای آموزش مهارتهای حل مسئله به دانشآموزان دبیرستانی ذکر شده است که دبیران میتوانند با بهرهگیری از آنها، به دانشآموزان برای تسلط بر این مهارتها کمک کنند.
5 راهکار برای آموزش مهارتهای حل مسئله به دانشآموزان
(1) نشان دادن تفکر پنهانی که در حل یک مشکل دخیل است. هنگام حل یک مسئله، بهتر است معلم در مورد تمام جنبههای کاری که انجام میدهد با صدای بلند صحبت کند. در واقع، باید بیش از حد حرف بزند و برای هر مرحله، استدلال کند. این راهکار به خصوص هنگام آموزش نحوهی حل کردن مسائل ریاضی (مثلاً ساده کردن کسرها) کاربرد دارد.
معلم میتواند لحظات آسیبپذیری را هم به نمایش بگذارد تا دانشآموزان بدانند حتی معلم نیز همیشه دقیقاً نمیداند باید چه کار کند و با استدلال و مهارت حل مسئله است که کار خود را پیش میبرد. میتوانید گاهی عمداً اشتباه کنید و سپس از روشهایی برای بررسی کار و تصحیح اشتباه خود استفاده کنید. ضروری است که این گفتوگوی درونی را برای مدلسازی روش حل مسئله، به دانشآموزان نشان دهید.
(2) امکان گفتوگوی دانشآموزان در حین حل مسئله را فراهم کنید. تلاش کنید که حتی اگر دانشآموزان از شما میخواهند مسئلهای را برایشان حل کنید، هیچوقت این کار را انجام ندهید. این شامل کار با دانشآموزان در گروههای کوچک یا انفرادی میشود. با استفاده از روشی که با عنوان «روش سقراطی» معروف است، در پاسخ به درخواست دانشآموز از شما برای حل مسئله، سوالات زیادی از دانشآموزان بپرسید تا به واسطهی این سوالها ذهن آنها را به سمت پاسخ، رهنمون سازید. سوالات شما میتوانند به همین سادگی باشند: «بعد چه کنیم؟» یا «گزینههایی که برای انجام دادن داریم کدامند؟»
همچنین میتوانید با سؤالاتی مانند «چرا این کار را انجام دهیم؟» درک عمیقتری ایجاد کنید. چنین سوالی استدلال و ارزشی برای اقدامات هر مرحله در فرآیند حل مسئله فراهم میکند و درک دانشآموزان از مفاهیم و مهارتها را تقویت میکند.
هنگامی که در جریان حل یک مسئله امکان گفتوگو را فراهم میکنید و مدام از دانشآموزان دربارهی مرحلهی بعدی کار سوال میپرسید، روند حل مسئله در ذهن آنها بهتر جا میافتد. دانشآموزان بارها پس از چنین تجربیاتی اذعان کردهاند که در طول آزمون و هنگام حل سوالات امتحانی صدای معلم و پرسشهایی را که در هنگام تدریس مطرح میکرده است به خاطر میآوردند و این به حل مسئله کمک شایانی کرده است. در واقع غیر از کمک به حافظه، دانشآموزان یاد میگیرند مهارتهای حل مسئلهی پیشرفته چه هستند.
(3) برنامهریزی برای حل هر مسئله را به بحث بگذارید. معلمها به طور غریزی مسائل را خودشان طرح میکنند و برای حل آنها برنامهریزی میکنند. دانشآموزان نیز بهعنوان فراگیران مبتدی اغلب نمیدانند که چگونه میتوان یک مسئله طرح کرد. آنها به یک مسئلهی درسی نگاه میکنند، آن را با خود بیگانه میبینند و نمیدانند از کجا شروع کنند، بنابراین تسلیم میشوند.
تحقیقات نشان میدهد که برنامهریزی برای حل مشکل یک گام اساسی برای یادگیرندگان تازهکار است. یک ساختار یا پروتکل برای دانشآموزان ارائه دهید. این میتواند شامل موارد زیر باشد: شناسایی و نوشتن دادههای یک مسئله، شناسایی معادلات مورد استفاده، شناسایی و نوشتن آنچه که آنها سعی در حل آن دارند و رسم نمودار برداری مربوطه. به امکان استفاده از روش طوفان فکری در تدریس خود حین پیش رفتن در مراحل حل مسئله، فکر کنید.
(4) روی فرآیند تاکید کنید، نه پاسخ نهایی. اغلب، هنگام تصحیح آزمونهای فردی یا سوال از دانشآموزان به صورت جمعی، معلم فقط پاسخهای نهایی را میخواهد. اما اگر به جای اینکه بپرسد چه کسی پاسخ این سوال را میداند، بپرسد چه کسی روش حل این سوال را میداند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
معلمی که به فرآیند حل مسئله میاندیشد، حتی ممکن است جواب را در مرحلهی آخر محاسبه نکند و فقط از دانشآموزان خود بپرسد که آیا همه در مورد مراحل حل سوال موافق هستند یا خیر. گفتوگو در این مورد بهویژه زمانی ارزشمند است که دانشآموزان روشهای مختلفی برای حل سوال مطرح کنند و بتوان مزایای هر یک را تجزیه و تحلیل کرد. از دانشآموزان بخواهید فرآیند کار خود را بررسی کنند و برای گرفتن تأیید، به یک نتیجهی ساده در انتهای مسئله نگاه نکنند. این امر باعث میشود که دانشآموزان به جزئیات مراحل نگاه کنند و برای پاسخ نهایی به انتهای کار نگاه نکنند. علاوه بر این، امتیاز و نمرهی هر سوال را برای تمام مراحل درنظر بگیرید نه پاسخ نهایی.
(5) حل مسئله را به طور مستقیم آموزش دهید. پس از حل مسائل، دانشآموزان میتوانند راهکار حل مسئلهی خود را روی یک کارت یادداشت کنند. پاسخهای دانشآموزان را جمعآوری کنید و یک پوستر با دو ستون ایجاد کنید. در ستون سمت چپ، راهحل هر دانشآموز نوشته شود و در ستون سمت راست، دانشآموزان باید آنچه را که انجام دادهاند و اینکه چرا از چنین روشی استفاده کردهاند، توضیح بدهند. افزودن این توضیح و توجیه باعث میشود دانشآموزان در مورد اعمال خود فکر کنند. این ارتباط بین ایدههای مفهومی و خود حل مسئله را بهبود میبخشد. [منبع]
نتیجهگیری
مواردی که در این مقاله مطرح شدند، تنها چند راهبرد هستند تا دانشآموزان در مورد حل مسئله از منظری کلی، فراتر از تمرکز بر مسائل خاص و به خاطر سپردن مراحل حل سوالات، فکر کنند. راههای زیادی برای مدلسازی و آموزش مهارت حل مسئله وجود دارد که آنها را تشویق میکند تا به صراحت دربارهی این فرآیند فکر کنند و میتوانید در این زمینه از خلاقیتهای ذهنی خود نیز به عنوان یک دبیر خلاق استفاده کنید. بهرهگیری از روش های تدریس خلاق در این مورد میتواند راهگشا باشد.
دانشآموزان برای آنکه در حل مسئله توانمند باشند، باید مهارت تفکر انتقادی نیز داشته باشند. اما چرا دانش آموزان به مهارت تفکر انتقادی نیاز دارند؟ چون یک متفکر انتقادی خوب میتواند حقایق را از نظرات و داستانها جدا کند و قبل از تصمیمگیری منطقی برای حل یک مسئله، موضوع را از همهی جهات بررسی کند. آنها همچنین میتوانند راهحلهای بدون تعصب برای مشکلات ارائه دهند، واقعیتی که توجه به آن در عرصهی اشتغال بسیار مهم است. از آنجایی که چالشهای جهانی مانند گرمایش جهانی، آلودگی، بیماریهای همهگیر همچنان جهان را آزار میدهند، از جوانان امروز – که مدیران فردا خواهند شد – انتظار میرود که برای یافتن راهحلهای مؤثر به فکر بیفتند.
سوالهای متداول
مهارتهای حل مسئله باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود. آنها یاد میگیرند که به چالشها از منظری تازه نگاه کنند. بنابراین به شکل حسابشدهتری عمل میکنند. اگر دانشآموزان حل مسئله را به طور مداوم تمرین کنند، می توانند آگاهی اجتماعی بیشتری کسب کنند. علاوه بر این، یاد میگیرند که زمان را مدیریت کنند و صبورتر باشند.
مهارت حل مسئله به معنای توانایی شناسایی و حل مشکلات با به کارگیری مهارتهای مناسب به طور نظاممند است. حل مسئله یک فرآیند است - یک فعالیت مداوم که در آن ما آنچه را که میدانیم برای کشف چیزهایی که نمیدانیم استفاده میکنیم.
استفاده از تکنیکهای موثر حل مسئله به کودکان کمک میکند تا از تعارض با دیگران در محیط مدرسه و زندگی روزمرهی خود اجتناب کنند. همچنین، مهارت همدلی اولیه در کودکان را تقویت میکند و به آنها کمک میکند تا نسبتهای مثبت بیشتری در مورد نیات اشخاص دیگر بیاموزند. چرا مهارتهای حل مسئله برای دانشآموزان مهم است؟
کسب مهارت حل مسئله برای دانشآموزان به چه معنا است؟
چرا کسب مهارت حل مسئله در دوران کودکی مهم است؟