چگونه از نظریه یادگیری اجتماعی در کلاس درس استفاده کنیم؟
قرنها است که پژوهشگران به بررسی روشهای یادگیری انسان میپردازند. روانشناسان مختلف در طول دهههای گذشته، مطالعاتی انجام دادهاند تا به آنها در درک شیوهی دریافت، پردازش و حفظ دانش کمک کند. ما در این مقاله، به یکی از نظریههای یادگیری مطرح جهانی، یعنی نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا میپردازیم.
نظریه یادگیری اجتماعی چیست؟
محور اصلی نظریهی یادگیری اجتماعی این است که انسانها از طریق مشاهده و تقلید رفتاری که دیگران انجام میدهند، میآموزند. آلبرات بندورا، روانشناس، پژوهشگر و استاد بازنشستهی دانشگاه استنفورد، این پدیده را یادگیری مشاهدهای نامگذاری کرد. به طور خلاصه، این نظریه بیان میکند که برای یادگیری نیازی به تجربهی مستقیم نیست.
برای اینکه یادگیری مشاهدهای رخ دهد، لزوماً نیازی به مشاهدهی زندهی یک فعالیت نیست (یعنی لازم نیست یک شخص واقعی رفتاری را مدلسازی کند یا نشان بدهد). یادگیری میتواند با مشاهدهی شخصیتهای واقعی یا تخیلی در فیلمها، برنامههای تلویزیونی، بازی های ویدیویی و … اتفاق بیفتد. یادگیری مشاهدهای همچنین میتواند از طریق آموزش شفاهی یا گوش سپردن به کسی که چگونگی انجام کاری را توصیف میکند یا توضیح میدهد، رخ دهد.
چه کسی نظریه یادگیری اجتماعی را مطرح کرد؟
نظریهی یادگیری اجتماعی توسط روانشناس کانادایی، آلبرت بندورا ایجاد شد. بندورا معتقد بود که رفتارها از طریق تقلید اجتماعی آموخته می شوند. در اوایل دههی 1960 میلادی، او مجموعهی تحقیقاتی را آغاز کرد که به نام آزمایشهای عروسک بوبو معروف شد. این تحقیقات که منجر به توسعهی نظریهی بندورا شد، درنهایت در سال 1977 میلادی انتشار یافت.
به عنوان بخشی از این آزمایشها، گروهی از کودکان در معرض یک مدل بزرگسال قرار گرفتند که از نظر فیزیکی و کلامی نسبت به عروسک بوبو پرخاشگر بود. هنگامی که این کودکان به طور مستقل با عروسک بوبو بازی کردند، بسیاری از آنها رفتاری را که مشاهده کرده بودند تقلید و بازتولید کردند. این آزمایش در زمان دیگری تکرار شد، اما این بار مدل بزرگسال به خاطر رفتار توهینآمیز با بوبو یا پاداش گرفت و یا توبیخ شد.
نتایج این آزمایشها نشان داد که کودکان میتوانند از طریق مشاهدهی رفتار دیگران تحت تأثیر قرار بگیرند و آموزش ببینند. این تحقیقات همچنین نشان داد رفتاری که تقویت میشود یا پاداش میگیرد، تکرار میشود، در حالی که رفتاری که مورد سرزنش قرار میگیرد کمتر احتمال دارد دوباره تکرار شود.
نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا با آن دسته از نظریههای یادگیری رفتاری ارتباط دارد که بیانگر آنند که همهی رفتارهای انسانی از طریق شرطیسازی و تعامل با محیط بیرونی به دست میآیند. رفتارشناسان بر این باورند که همهی انسانها را میتوان برای انجام هر کاری با محیط و شرطیسازی مناسب، صرف نظر از پیشینه و توانایی آنها، تربیت کرد.
با این حال، بندورا معتقد است که مشاهدهی مستقیم نمیتواند همهی انواع یادگیری را پوشش دهد، زیرا هم کودکان و هم بزرگسالان اغلب چیزهایی را بدون داشتن تجربهی مستقیم با آن و بدون نشان دادن رفتارهای جدید، یاد میگیرند. به عنوان مثال، کودکی که قبلاً هرگز روی دوچرخه سوار نشده است، میداند که برای حرکت دوچرخه باید روی زین بنشینید و پدالها را با پا فشار دهید. این کودک در واقع با مشاهدهی یک مدل، این رفتار را آموخته است. این مدل ممکن است کودک یا بزرگسال دیگری در محیط او بوده باشد، اما میتواند یک شخصیت کارتونی در تلویزیون هم باشد.
این امر باعث شد بندورا هنگام تدوین نظریهی خود، این دو نکته را بیان کند:
- رفتار از طریق یادگیری مشاهدهای از محیط آموخته میشود.
- عواملی ذهنی وجود دارد که تعیین میکند آیا یک رفتار جدید اکتسابی است یا خیر.
عناصر اصلی در نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا
بندورا با پذیرش اینکه همهی رفتارهایی که مشاهده میشوند تقلید نمیشوند، چهار عامل (یا عنصر) مورد نیاز برای موفقیت یادگیری مشاهدهای را شناسایی کرد.
- توجه: یک درس باید دانشآموز را به اندازهی کافی درگیر کند تا توجه او را جلب کند.
- حفظ: دانشآموزان باید بتوانند آنچه را دیدهاند یا شنیده اند به خاطر بسپارند.
- تکرار: باید به دانشآموزان زمان داده شود تا رفتار مشاهده شده را تمرین کنند.
- انگیزه: دانش آموز باید بتواند مزایای یک رفتار جدید را برای جذب طولانی مدت ببیند.
در مورد عنصر توجه باید دانست برای اینکه رفتاری مشاهده و متعاقباً تقلید شود، ناظر باید ابتدا متوجه رفتار شده و توجه خود را بر آن متمرکز کند. اگر رفتار، مورد علاقهی مشاهدهگر نباشد یا حواس او پرت شود، بعید است که این رفتار در مرحلهی بعدی بازتولید شود.
در خصوص عنصر حفظ باید توجه داشت که ناظر باید بتواند رفتاری را که مشاهده کرده است به خاطر بسپارد و آن را در حافظهی خود ذخیره کند تا در مرحلهی بعد به آن دسترسی پیدا کند. حتی اگر این رفتار مدت کوتاهی پس از مشاهده تقلید شود، باز هم به مهارتهای حافظهی قابل توجهی نیاز دارد. توانایی دانشآموز برای حفظ میتواند تحت تأثیر عوامل متعددی قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید: «تکنیکهای ذهنی برای تقویت حافظه دانشآموزان» و «10 تکنیک برتر برای حفظ کردن»
عنصر تکرار شامل تکرار رفتاری است که مشاهده شده است. توانایی مشاهدهگر برای بازتولید رفتار بستگی به این دارد که آیا او رفتار را پس از مشاهده حفظ کرده است یا خیر. البته در اینجا حفظ تنها عامل نیست. توانایی فیزیکی یک فرد نیز ممکن است توانایی او را برای بازتولید رفتار محدود کند.
در مورد عنصر انگیزه باید گفت برای اینکه یک رفتار تکرار شود، ناظر باید برای بازتولید آن انگیزه داشته باشد. این انگیزه میتواند درونی یا بیرونی باشد. تقویت و تنبیه عوامل کلیدی در انگیزش هستند، به طوری که یادگیرندگان، در صورت کسب نتیجهی مثبت، با احتمال بیشتری از یک رفتار مشاهدهشده، تقلید میکنند. انگیزه همچنین میتواند از مشاهدهی پاداش گرفتن دیگران برای رفتار مشابه ناشی شود. خودکارآمدی یا باور فرد به توانایی خود برای بازتولید رفتار نیز میتواند تأثیر قابل توجهی بر انگیزه داشته باشد.
چگونه میتوان از نظریه یادگیری اجتماعی در کلاس درس استفاده کرد؟
مربیان، نظریهی یادگیری اجتماعی را ابزاری قدرتمند برای آموزش، یادگیری و ایجاد انگیزه در دانشآموزان و مدیریت رفتار آنها می دانند. به عنوان معلم، ما میخواهیم دانشآموزانمان موفق باشند و به بهترین شکل ممکن یاد بگیرند. روش تدریس ما و استراتژیهایی که به کار می گیریم و همچنین محیط کلاس درس ما، همگی بر آموزش و یادگیری تأثیر دارند.
در ادامه به چند روش اشاره شده است که از طریق آنها میتوانیم از نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا در کلاس درس خود استفاده کنیم:
(1) کاربرد نظریه یادگیری اجتماعی در مدیریت رفتار و اخلاق دانشآموزان
مدیریت خوب کلاس درس کلید موفقیت تدریس و یادگیری است. بدون آن، ممکن است هرج و مرج رخ دهد و این امر هم مانع معلم و هم دانشآموزان خواهد شد. از نظریهی یادگیری اجتماعی می توان برای تشویق و آموزش رفتارهای مطلوب در کلاس با استفاده از تقویت مثبت و پاداش استفاده کرد.
به عنوان مثال، دانشآموزی که برای صحبت کردن دست خود را بالا میبرد، به احتمال زیاد آن رفتار را تکرار میکند. علاوه بر این، سایر دانشآموزان پس از مشاهدهی این که این رفتار نتیجه مثبتی به همراه داشته است، از این روش پیروی کرده و دستان خود را بالا میبرند.
برعکس، دانشآموزی که به خاطر یک رفتار نامطلوب مورد سرزنش قرار میگیرد، کمتر احتمال دارد که آن رفتار را تکرار کند، همانطور که همسالان او نیز مایلند از پیامد منفی تکرار آن عمل اجتناب کنند.
(2) استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی در هنگام درس دادن
همانطور که قبلاً گفته شد، یکی از پیش نیازهای موفقیت در یادگیری مشاهدهای این است که توجه مشاهدهگر بر روی رفتار متمرکز شود. بنابراین، قبل از نشان دادن یا الگوبرداری از چیزی برای دانشآموزان، مهم است که توجه کامل آنها را جلب کنیم. اطمینان از اینکه دروس در سطح مناسب و تا حد امکان جذاب هستند به حفظ توجه دانشآموزان کمک میکند.
حفظ رفتار یا اطلاعات مدل شده نیز کلید یادگیری موفق است. همانطور که میدانیم، دانشآموزان به روشهای مختلف یاد میگیرند. یکی از راههایی که میتوانیم به دانشآموزان خود در حفظ اطلاعات و رفتارها کمک کنیم، این است که تا حد امکان فعالیتهای مختلف را در درس خود بگنجانیم. رویکرد چندحسی به یادگیری به افزایش یادداری کمک میکند. به عنوان مثال، در حین تدریس کلامی، میتوانیم از وسایل کمک بصری برای تقویت اطلاعات استفاده کنیم.
(3) کاربرد نظریه یادگیری اجتماعی در ایجاد انگیزه در دانشآموزان
همانطور که بندورا تشخیص داد، برای موفقیتآمیز بودن یادگیری مشاهدهای، ناظر باید برای بازتولید رفتار انگیزه داشته باشد. مطالعات نشان میدهد معلمانی که در هنگام تدریس مشتاق و پرشور هستند، میتوانند دانش آموزان را برای یادگیری تشویق کنند زیرا احتمالاً از معلم خود تقلید میکنند.
معلمان میتوانند از طریق تقویت مثبت و پاداش به دانشآموزان انگیزه بیرونی بدهند. آنها همچنین میتوانند از طریق متقاعدسازی کلامی، تقویت مثبت و بازخورد سازنده به تقویت انگیزه و خودکارآمدی درونی دانشآموز کمک کنند.
نظریهی خودکارآمدی بندورا ریشه در نظریهی یادگیری اجتماعی دارد. اگر دانشآموزی اعتماد به نفس داشته باشد و باور داشته باشد که توانایی بازتولید یک رفتار خاص را دارد، احتمال تلاش و موفقیت بیشتر است. برعکس، اگر دانش آموزی اعتماد به نفس نداشته باشد و باور نداشته باشد که توانایی انجام یک کار را دارد، احتمال کمتری دارد که برای انجام کار تلاش کند و در نهایت ممکن است با شکست مواجه شود.
به عنوان مربی، وظیفهی ما یافتن راه های مختلف برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان برای یادگیری است.
(4) استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی در کار گروهی
در کلاس درس، یادگیری صرفاً از طریق مشاهدهی معلم توسط دانشآموزان صورت نمیگیرد. یادگیری همچنین از طریق مشاهدهی همسالان صورت میگیرد، به همین دلیل است که استفاده از کار دو نفره و فعالیت گروهی در کلاس درس میتواند مزایای زیادی داشته باشد.
به عنوان مثال، جفت کردن یک دانشآموز با توانایی بالاتر با دانشآموزی که ضعف دارد، امکان مربیگری همسالان را فراهم میکند. این یک استراتژی بسیار مفید و موثر است که امروزه در کلاسهای درس استفاده میشود. دانش آموزان اغلب بیشتر به همسالان خود توجه میکنند تا بزرگسالان دیگر.
معلم همچنین ممکن است در هنگام انجام فعالیتهای گروهی، دانشآموز کم انگیزه را در گروهی با دانشآموزی با انگیزهی بالا قرار دهد. هر یک از اعضای گروه میتوانند به عنوان الگو عمل کنند و اعضای گروه میتوانند از طریق مشاهدهی رفتارها و نگرشهای همسالان خود بیاموزند.
چند ایده برای آموزش کار گروهی به دانشآموزان و استفاده از استراتژی بازخورد گروهی توسط معلم در کلاس درس در این مقاله آمده است: «راهنمای گام به گام آموزش کار گروهی به دانش آموزان».
انتقادات مطرح شده در مورد نظریه یادگیری اجتماعی
در حالی که نظریهی یادگیری اجتماعی به دلیل ارائهی دیدگاه متفاوتی در مورد نحوهی وقوع یادگیری مورد ستایش قرار گرفته است، اما این نظریه بدون نقص نیست و انتقاداتی را نیز برانگیخته است. بسیاری از نظریهپردازان تصور میکنند که این دیدگاه تأثیرات عوامل مهم محیطی مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی را نادیده میگیرد.
نظریهی یادگیری اجتماعی نشان میدهد که اعمال و رفتار یک فرد توسط جامعه تعیین میشود و مسئولیت پذیری فردی را در نظر نمیگیرد. همچنین تأثیر عوامل بیولوژیکی مانند ژنتیک را در نظر نمیگیرد، با این که نظریهپردازان زیست شناسی استدلال میکنند که برخی از رفتارها در واقع تا حدی ارثی هستند.
نتیجهگیری
نظریهی یادگیری اجتماعی قطعاً جایگاه خود را در سیستم آموزشی دارد و به ما درک بیشتری از روش یادگیری دانشآموزان ارائه میدهد. با این حال، همچنین مهم است که معلمها آگاه باشند که اگر استراتژیهای این نظریه به درستی اجرا نشوند یا به طور متناقض مورد استفاده قرار گیرند، بعید است که موثر باشند.
همچنین باید توجه داشت که آنچه برای برخی از دانشآموزان مؤثر است، صرفنظر از اینکه چقدر با تقویت یا تنبیه مواجه شود، ممکن است برای دیگران مؤثر نباشد. شکی نیست که عوامل خارجی زیادی وجود دارد که بر تمایل و توانایی دانشآموز برای یادگیری تأثیر میگذارد.
چیزی که نظریهی یادگیری اجتماعی به ما نشان میدهد این است که مشاهده، نقش مهمی در شکل دادن به دانش، رفتار و نگرش دانشآموزان ما دارد. به همین دلیل، معلمان باید الگوهایی عالی باشند و اطمینان حاصل کنند که نسبت به دانشآموزان خود الهامبخش باشند و دلسوزانه رفتار کنند. [منبع]
سوالات متداول
نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا بیان میکند که انسانها از طریق مشاهده و تقلید رفتار الگوبرداری شده توسط دیگران، میآموزند. این روانشناس کانادایی، این نوع از یادگیری را یادگیری مشاهدهای نامگذاری کرده است. در این نوع یادگیری نیازی به تجربهی مستقیم نیست. یادگیری میتواند با مشاهدهی شخصیتهای واقعی یا تخیلی در فیلمها، برنامههای تلویزیونی، بازی های ویدیویی و ... اتفاق بیفتد.
توجه: یک درس باید دانشآموز را به اندازهی کافی درگیر کند تا توجه او را جلب کند. حفظ: دانشآموزان باید بتوانند آنچه را دیدهاند یا شنیدهاند به خاطر بسپارند. تکرار: باید به دانش آموزان زمان داده شود تا رفتار مشاهده شده را تمرین کنند. انگیزه: دانشآموز باید بتواند مزایای یک رفتار جدید را برای جذب طولانی مدت ببیند.
در آموزش، نظریهی یادگیری اجتماعی از طریق مدیریت کلاس درس، یادگیری مشارکتی و بازخورد استفاده میشود. معلمها از نشانهها برای جلب توجه، روشهای آموزشی چندوجهی برای کمک به حفظ، جلسات تمرین برای تکرار و تقویت مثبت برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان استفاده میکنند. نظریه یادگیری اجتماعی بندورا چیست؟
عناصر اصلی نظریهی یادگیری اجتماعی بندورا چه هستند؟
چگونه میتوان نظریه یادگیری اجتماعی را در کلاس درس به کار برد؟