راهکارهایی برای کمک به دانش آموزان سوگوار
شهریور ماه سال جاری معاون سازمان بهزیستی ایران اعلام کرد از آغاز همهگیری بیماری کرونا، 51 هزار کودک در کشور، پدر یا مادر خود را در اثر ابتلا به این بیماری از دست دادهاند. نتایج پژوهش نشریهی پزشکی «لَنسِت» نیز نشان میدهد که حدود 1.1 میلیون کودک در سراسر جهان در نتیجهی همهگیری کرونا والدین خود را از دست دادهاند.
رسانههای جهانی از این آمار بهعنوان «همهگیری پنهان» یاد کردهاند و این بحث مطرح شده است که برای کمک به این کودکان در ابعاد مختلف زندگی چه باید کرد. در کنار همهی فعالیتهای انساندوستانه، نباید فراموش کنیم که این کودکان و نوجوانان در مدرسه و در طول تحصیل نیز به حمایتهای ویژهای نیاز دارند که معلم و کادر آموزشی مدرسه موظف به پیگیری آن هستند.
سوگواری چه تاثیری بر عملکرد مغز دانشآموزان دارد؟
پژوهشها ثابت کردهاند که به سوگ نشستن یا از دست دادن پدر، مادر و نزدیکان، بر یادگیری و شناخت تأثیر میگذارد، زیرا تغییرات مغز-محور، تأثیراتی موجی در سراسر بدن و رفتار فرد ایجاد میکنند.
مری فرانسیس اوکانر، استاد روانشناسی، دراینباره میگوید: «اگر یکی از نزدیکان ما بمیرد . . . بر اساس آنچه در مورد سلولهای ردیابی شی میدانیم، نورونهای ما همچنان هر بار که انتظار داریم عزیزمان در اتاق باشد، شلیک [ارسال سیگنالهای الکتریکی] میکنند.»
لیزا شولمن، متخصص مغز و اعصاب، تایید میکند که ماتم در مرگ عزیزان باعث واکنش استرسی ستیز یا گریز و همچنین واکنش افسردگی میشود. هورمونهای استرس، عملکرد قشر پیشپیشانی [قسمت جلویی لوب پیشانی] را تضعیف میکنند – بخشی از مغز که مسئولیت اصلی عملکردهای مرتبه بالاتر مانند کنترل تکانه، تنظیم هیجانی و برنامهریزی برای آینده را بر عهده دارد. بنابراین افراد در هر سنی پس از مواجه شدن با مرگ عزیزانشان ممکن است در انجام فعالیتهای اجرایی یا وظایف مربوط به حافظه در محل کار یا مدرسه به مشکل بربخورند. بهویژه زمانی مانند دوران نوجوانی که قشر جلوی مغز آنها هنوز در حال رشد است.
ماتم و سوگواری نه تنها در واکنش به مرگ تجربه میشود، بلکه میتواند در نتیجهی سایر اشکال از دست دادن نیز رخ دهد – تغییر خانه یا مدرسه، رفتن خواهر یا برادر به دانشگاه، طلاق والدین یا از دست دادن تماس با دوستان به دلیل شرایط قرنطینه پس از همهگیری بیماری کرونا، از جملهی این موارد هستند.
پنج راهکار برای کمک به دانشآموزان سوگوار
در ادامه پنج راهکار برای کمک به دانشآموزان سوگوار در محیط مدرسه ذکر شده و نحوهی عملی اجرای این راهکارها در کلاس درس بیان شده است.
(1) فرصتهایی برای خودآگاهی و تأمل ایجاد کنید
معلمها هرگز نباید دانشآموزان را مجبور کنند که دربارهی مرگ عزیزان یا تجربیات غمانگیزشان حرف بزنند، اما آنها میتوانند فضایی ایجاد کنند که دانشآموز در آن بیاموزد چگونه به نحو ایمنتری با احساسات و افکارش در مورد سوگ کنار بیاید.
کریستین سوئرز و پیت هال، نویسندگان کتاب «پرورش یادگیرندگان انعطافپذیر» در این اثر مینویسند که شناسایی احساسات، شناخت عملکرد مغز و ویژگیهای زیستشناختی برای دانشآموزان دچار بحران مفید است. آنها پیشنهاد میکنند که به دانشآموزان در مورد سیستم عصبی سمپاتیک (که واکنش ستیز یا گریز را کنترل میکند) و سیستم عصبی پاراسمپاتیک (بخش «استراحت و هضم» سیستم عصبی که باعث ایجاد حس آرامش میشود) آموزش داده شود.
سوگواری و فقدان میتواند ما را به سیستم عصبی سمپاتیکمان پرتاب کند، به این معنی که پاسخ استرس ما میتواند در اثر فشار بیش از حد باعث تغییراتی در بدن (سردرد، حالت تهوع، ضربان قلب سریع، عرق کردن کف دست و …) و رفتار (طغیان، اجتناب، ارتباط طلبی و …) شود. نباید باعث شویم دانشآموزان احساسات چالش برانگیز خود را سرکوب کنند، اما میتوانیم دانشآموزان را با استراتژیهای طوفان فکری آشنا کنیم که به آنها کمک میکند در صورت نیاز به بخش پاراسمپاتیک مغز خود دسترسی پیدا کنند.
بیشتر بخوانید: روش استفاده از طوفان فکری در تدریس
برای مثال، معلمها میتوانند از دانشآموزان بخواهند تا فهرستی از فعالیتهایی تهیه کنند که باعث میشود آنها احساس بهتری داشته باشند، یا از آنها بپرسند چه کسی یا چه چیزی باعث میشود احساس آرامش، حمایت یا آسایش کنند. وقتی دانشآموزان با سیستم عصبی سمپاتیک دست و پنجه نرم میکنند، معلمها میتوانند از آنها بخواهند که این فهرستها را بنویسند و یا به آنها بازگردند. نه به این دلیل که حالات وجودی کنونی آنها به دلیل سوگواری بد هستند، بلکه به این دلیل که وقتی برای شناسایی منابع و فعالیتهایی که به خوبی از ما پشتیبانی میکنند، وقت بگذاریم، در مواقع سختی، میتوانیم به بازیابی حس عاملیتی که اغلب در دوران غم و اندوه وجود ندارد، کمک کنیم.
(2) تقویت ارتباط با طبیعت و اجتماع
تحقیقات زیادی وجود دارد که بر قدرت شفابخشی طبیعت برای افرادی که غم و اندوه و آسیب را تجربه میکنند، تأکید میکند. برای مثال، یک مطالعه در سال 2016 در دانشگاه برکلی، نشان داد که سفرهای همراه با قایقرانی در رودخانه، علائم اختلال استرس پس از سانحه را در نوجوانان کاهش میدهد.
الیور ساکس، متخصص مغز و اعصاب و نویسندهی مشهور، بارها دربارهی قدرت ترمیمی طبیعت نوشته است. مطالعات تازهای نشان دادهاند که صرف زمان در نزدیکی آب، به طور مستقیم سلامت جسمی و روانی را بهبود میبخشد.
برای استفاده از مزایای سلامتمحور طبیعت در محیط یادگیری، معلمها میتوانند فرصتهایی را برای اتصال برنامههای درسی به دنیای طبیعی در نظر بگیرند. اگر به یک مکان در فضای باز دسترسی دارید، در نظر بگیرید که چگونه ممکن است عناصر طبیعت را در یک آزمایش علمی بگنجانید. دانشآموزان را برای نوشتن یا مطالعهی شعر به طبیعت ببرید. یا از نقشههای توپوگرافی برای ردیابی محوطهی مدرسهی خود در مطالعات اجتماعی یا جغرافیا استفاده کنید.
با این حال، بهتر است در نظر بگیرید که چگونه فضایی برای خلق لحظات تمرکز حواس در طبیعت ایجاد کنید – به نشانههای حسی (بینایی، بویایی، لامسه، چشایی، صدا) از طریق فعالیتهای هدایتشدهی نوشتن یا طراحی توجه نشان بدهید یا از طریق تمرینهای مدیتیشن باعث افزایش عملکرد سیستم عصبی پاراسمپاتیک دانشآموزان شوید.
اگر به طبیعت دسترسی ندارید یا پشتیبانی یا منابع لازم برای تسهیل این نوع تجربیات یادگیری را ندارید، در نظر بگیرید که چگونه ویدیوها یا تصاویری از طبیعت میتوانند انجام تمرینات مشابه را در کلاس درس تسهیل کنند.
(3) توانمندسازی دانشآموزان از طریق یادگیری پروژه محور
ضربه یا ترومای روانی زمانی رخ میدهد که ما کنترل خود را بر موقعیت یا محیط اطراف خود از دست میدهیم. سوگواری میتواند باعث شود ما احساس درماندگی کنیم و احساس انزوا در ما ایجاد شود.
یادگیری مبتنی بر پروژه، به طور بالقوه میتواند به دانشآموزان کمک کند تا حس کنترل خود را دوباره به دست آورند و در عین حال، موانع ارتباط آنها با دانشآموزان دیگر را از بین ببرد.
یادگیری مبتنی بر پروژه به دانشآموزان اجازه میدهد تا در مورد اینکه چه چیزی را چگونه بیاموزند، اختیار میدهد. به عنوان مثال، گنجاندن پروژههای دانشآموزی در برنامهی درسی، امکان انتخاب تکالیف، خواندن گروهی کتاب، دعوت از دانشآموزان برای آموزش یک مهارت یا فعالیت مورد علاقه به کلاس، یا پیگیری پرسشهای اصلی دانشآموز از جمله فعالیتهایی است که معلم میتواند در برنامهی کلاس بگنجاند.
این فعالیتها اصول تئوری خودمختاری دو روانشناس مطرح یعنی ریچارد رایان و ادوارد دسی را عملی میکند: شایستگی، ارتباط و خودمختاری، که همگی این ویژگیها هنگامی که دانشآموز سوگوار است به خطر میافتند. بسیاری از این فعالیتها همچنین به دانشآموزان کمک میکند تا با دانشآموزان دیگر ارتباط برقرار کنند، که ممکن است به آنها کمک کند بر احساس انزوا غلبه کنند.
(4) لحظاتی را برای ایجاد حالت «تَچان» بیابید
تَچان، غرقگی یا شیفتگی، اصطلاحی در روانشناسی است که به حالتی اشاره دارد که در آن فرد طوری روی یک کار متمرکز است که در آن غوطهور میشود. تچان وضعیتی است که در آن فرد آنقدر در آنچه سرگرم انجام آن است، غرق میشود که زمان و مکان را هم حس نمیکند.
ازآنجاییکه غم و اندوه بخش پایینی مغز یا همان سیستم عصبی سمپاتیک را فعال میکند، ممکن است افراد در هر سنی را مستعد ریسکپذیری کند. استفاده از انگیزههای ریسکپذیری از طریق ایجاد ارتباط بین دانشآموزان با فرصتهایی برای «ریسکپذیری سالم»، این احتمال را افزایش میدهد که دانشآموزان سوگوار فعالیتها و شیوههایی را کشف کنند که مقابله با اندوه را تسهیل میکنند. آنها میتوانند در انجام فعالیتهایی مانند تئاتر، فوتبال، خدمات اجتماعی و … به حالت تچان برسند.
(5) الگوی مراقبت از خود و عادات سالم باشید
در شرایط دشواری مانند همهگیری بیماری کرونا، مهم است که بدانیم معلمها و کادر آموزشی نیز در کنار دانشآموزان سوگوار هستند – نه فقط برای جانهای از دست رفته، بلکه برای دوستان از دست رفته، نقاط عطف و مراسمهای لغو شده و فرصتهای تحصیلی از دست رفته.
علاوه بر این، معلمهای دلسوزی که به طور معمول در معرض داستانها و تجربیات دیگران دربارهی از دست دادن یا ضربات روحی قرار میگیرند، ممکن است دچار «خستگی ناشی از شفقت» شوند. این حالت یک پاسخ عصبی به موازات «استرس پس از سانحه» است و بخشهای از مغز را به روشهایی فعال میکند که ممکن است بر سلامت جسمی و روانی تأثیر منفی بگذارد.
به همین دلیل، معلمهایی که با دانشآموزان سوگوار کار میکنند باید در نظر بگیرند که چگونه با انجام فعالیتهایی مانند فعالیتهای ذهنآگاه یا خاطرهنویسی، مکانیسمهای مقابلهی سالم با سوگواری را در کلاس بگنجانند. آنها خود نیز باید در کنار دانشآموزان تمرین کنند. [منبع]
کمک به دانشآموزان سوگوار در گروههای سنی خاص
پیش دبستانی – برای کمک به کودکان پیشدبستانی از به کار بردن حُسن تعبیر (واژههای خوشایند) در مورد مرگ اجتناب کنید زیرا کودکان پیش دبستانی در درک مرگ مشکل دارند و ممکن است باور کنند که مرگ قابل برگشت است.
فرصتهایی برای بیان افکار و احساسات در مورد مرگ از طریق فعالیتهایی مانند بازی و نقاشی فراهم کنید. با استفاده از توضیحات مشخص به سؤالات پاسخ دهید و برای پاسخگویی مکرر به سؤالات آماده باشید.
دبستان – این دانشآموزان ممکن است سؤالاتی بپرسند و سعی کنند بفهمند چه اتفاقی افتاده است. صبور باشید و آنها را به بزرگسالانی ارجاع دهید تا بتوانند به سؤالات آنها پاسخ دهند.
دانشآموزان زیر هشت سال ممکن است درگیر تفکر جادویی باشند و معتقد باشند که میتوانستند از مرگ جلوگیری کنند. این احساسات و ترسها را بشناسید اما آنها را تایید نکنید.
دانشآموزان 9 تا 12 ساله ممکن است احساس راحتی کمتری در نشان دادن احساسات و دیدن غم و اندوه در دیگران داشته باشند. مطمئن شوید که برای این دانشآموزان راههای مختلفی برای ابراز اندوه ارائه میکنید.
دبیرستان– اگر دانشآموزان احساس راحتی نمیکنند، آنها را مجبور نکنید تا احساسات خود را با دیگران از جمله همسالان خود در میان بگذارند. فرصتهایی را برای آنها فراهم کنید تا احساسات خود را به طور خصوصی به اشتراک بگذارند.
دانشآموزان در اواسط تا اواخر نوجوانی تمایل دارند مانند بزرگسالان احساس راحتی بیشتری در بیان احساسات و غم خود داشته باشند. دانشآموزان دبیرستانی ممکن است از تماس فیزیکی برای نشان دادن حمایت و همدلی خود استفاده کنند (مانند در آغوش گرفتن یا لمس بازو). [منبع]
نتیجهگیری
هنگامی که دانشآموزی مرگ عزیزی را تجربه میکند، دریافت حمایت از سوی مدرسه و درک بیشتر او در محیط آموزشی، ضروری است. در حالی که هر دانشآموز بسته به سطح رشد، باورهای فرهنگی، ویژگیهای شخصی، موقعیت خانوادگی و تجربیات قبلی، به طور متفاوتی تحتتأثیر سوگواری قرار میگیرد، راهبردهایی وجود دارند که میتواند برای حمایت از دانشآموزان داغدیده مفید باشند.
به حرفهای آنها گوش دهید، احساسات آنها را بپذیرید و قضاوت نکنید. احساسات خود را به شیوهای باز، آرام و مناسب بیان کنید تا دانشآموزان را تشویق کند احساسات و غم خود را به اشتراک بگذارند. از فرضیات و تحمیل باورهای خود به دانشآموزان خودداری کنید و متوجه باشید که انواع احساسات طبیعی است.
سوالهای متداول
او را درک کنید و صبور باشید. به یاد داشته باشید که ممکن است مجبور شوید به یک سوال چندین بار پاسخ دهید و اطلاعات کلیدی را برای اطمینان از درک آنها تکرار کنید. به حرفها او گوش بدهید، احساسات او را بپذیرید و قضاوت نکنید. احساسات خود را به شیوهای باز، آرام و مناسب بیان کنید تا دانشآموز تشویق شود احساسات و غم خود را به اشتراک بگذارد.
سوگواری یک دانشآموز میتواند تأثیر عمیقی بر یادگیری و عملکرد او در مدرسه داشته باشد. به طور معمول، چنین دانشآموزانی در تمرکز مشکل دارند و حواسشان مدام پرت میشود. انجام تکالیف مدرسه ممکن است به نظر آنها گیجکننده یا بیهوده باشد.
دانشآموزانی که از دست دادن والدین را تجربه میکنند در معرض خطر بیشتری در قبال بسیاری از پیامدهای منفی از جمله مسائل روانی (مانند افسردگی، اضطراب، شکایات جسمی، علائم استرس پس از سانحه)، موفقیت تحصیلی کمتر و عزت نفس پایینتر هستند. چگونه میتوانم به یک دانشآموز سوگوار کمک کنم؟
سوگواری چگونه بر آموزش تأثیر میگذارد؟
مرگ والدین چه تأثیری بر دانشآموزان دارد؟